خاطره‌نویسی با روزانه‌نویسی آغاز می‌شود

در ابتدا که دفتری را مخصوص ثبت خاطرات خریده‌ بودم، فکر می‌کردم فقط یک‌سری رویداد‌های خاص ارزش ثبت کردن را دارند و اگر روزمرگی را داخل این دفتر بیاورم، خاطرات ارزش خود را از دست می‌دهند. مدتی با این دید خاطره‌نویسی می‌کردم. اتفاقات جالب و موضوعی خاص که پیش می‌آمد را هر از چندگاهی ثبت می‌کردم. به واسطه‌ی آن دیدگاه کم پیش می‌آمد سراغ دفتر خاطره‌‌نگاری‌ام بروم. اما سال اول دبیرستان، وقتی با ذوق و شوق وارد هنرستان شده بودم، دسته‌و‌پنجه نرم کردن با رشته‌ی مورد علاقه‌ام و چالش‌هایش برایمبسیار شیرین بود. آشنایی با آدم‌های جدید، فضای هنرستان و ترسیم کار‌های عملی، همه و همه مرا سراسر ذوق می‌کرد. هر روزش برایم ماجرایی تازه و اتفاقی جدید بود برای همین هر روز را با ریزترین جزییات می‌نوشتم. افسوس که پایان آن سال با کرونا همراه شد و از اسفندماه دیگر به مدرسه نرفتیم. اینگونه بود که من دلتنگ روزهای گذشته می‌شدم و سراغ دفتر خاطره‌نگاری‌ام می‌رفتم و باخواندن‌شان حس می‌کردم کاملا در فضای همان روزها قرار می‌گیرم. هرچه صفحات جلوتر می‌رفتند جزییات بیشتر و بیشتر می‌شدند وخاطره بهتر بیان شده بود. آنجا بود که متوجه شدم روزانه‌نویسی و هر روز دست به قلم بودن چقدر تاثیر در نزدیک شدن ذهن به نوشتار دارد.

تفاوت خاطرات روزانه و پاره‌خاطرات

شاید هنگام روزانه‌نویسی و ثبت وقایع هر روز، احساس کنید نوشته‌هایتان تکراری و این روزمرگی‌هایی که هر روز برای‌تان رخ می‌دهد ارزش نوشته شدن ندارند و صرفا وقت‌تان را تلف می‌کنند. اما اگر مدتی حتی با وجود این افکار نوشتن را ادامه بدهید و این روزمرگی‌هارا ثبت کنید، بعدها از خواندنشان لذت خواهید برد. چرا که دغدغه‌ها و روزمرگی‌های هر فرد منحصر به دوره‌ای خاص در زندگی‌اش است و بعد از مدتی تغییر خواهد کرد اما چون این تغییر تدریجی و آرام اتفاق می‌افتد برای‌مان قابل تشخیص نیست. این تغییر را زمانی متوجه می‌شوید که بعد از یک سال به نوشته‌های سال پیش نگاه کنید. دغدغه‌ها و افکاری که سال پیش شما را درگیر کرده بود هیچ جایی در زندگی حال حاضر شما ندارند. ممکن است مرتبط با وضعیت حال شما باشند اما شما تغییر دیدگاه را درخودتان مشاهده خواهید کرد. رسیدن به این دیدگاه مستلزم وجود یادداشت‌هایی‌ از روند روزانه‌ی شماست. پس اگر حالا از نوشتن روزانه‌نویسی انتظار تغییر و تحولی شگرف دارید بهتر است انتظار بیهوده نکشید.

فرض کنید مورد بالا هم اصلا برای‌ شما مهم نیست و علاقه‌ای به ارزیابی خود در گذشته ندارید. با خود فکر می‌کنید: «من فقطمی‌خواهم خاطرات جالبم را بنویسم و نگه‌دارم، منی که کاری به گذشته‌ام ندارم چرا باید روزانه‌نویسی کنم؟»

حتی اگر اینگونه فکر می‌کنید و می‌خواهید برخی خاطرات خاص خود را بنویسید، بازهم به روزانه‌نویسی احتیاج دارید. اگر می‌خواهید آن خاطره خاص و همان‌قدر به یادماندنی نوشته شود و حسی که در آن لحظه داشته‌اید به خواننده منتقل شود، نیازمند مهارت نوشتن هستید. هر چیزی در ذهن‌مان ساده و روان به نظر می‌رسد. مشکل از آن‌جایی آغاز می‌شود که قلم به دست می‌گیریم و شروع به نوشتنمی‌کنیم. بعد که به نوشته نگاه می‌اندازیم می‌بینیم اصلا آن‌گونه که خاطره ما را به وجد آورده نیست و حق‌مطلب ادا نشده. این اتفاق در وهله‌ی اول موجب ناراحتی و سرخوردگی ما و سپس از دست رفتن خاطره خواهد شد. روزانه‌نویسی بهترین تمرین برای هماهنگ کردن ذهن و دست است. پس با دست‌کم گرفتن آن و بیهوده شمردنش از مهارت نوشتن عقب می‌افتیم.

پیشنهاد برای افرادی که دوست ندارند روزمرگی کنار خاطرات هیجان‌انگیز و خاص‌شان باشد

شما می‌توانید دو دفتر جدا برای این دو در نظر بگیرید. اگر هم با لپ‌تاپ کار می‌کنید، دو فایل جدا با نام‌های خاطره‌نویسی و روزانه‌نویسی داشته باشید. روزمرگی‌ها و اتفاقات و وقایع روزانه‌تان را جدا ثبت کنید و خاطراتی که خیلی دوست‌شان دارید را جدا. ممکن است اصلا روزانه‌نویسی های‌تان را بگذارید گوشه‌ای خاک بخورند و خاطرات‌تان را برای انتشار آماده کنید. اما این مخفی کردن روز‌نوشت‌های‌تان نباید منجر به این شود که از ذکر جزییات و خوب نوشتن دور شوید. حواس‌تان باشد که روزانه‌نویسی می‌کنید تا تمرینی باشد برای نگارش خاطرات خاص پس هرچه بهتر انجام شود، نتیجه در نوشتن یک خاطره‌ی خوب مطلوب‌تر خواهد بود.

به اشتراک بگذارید

2 پاسخ

  1. مهدیه جان چه خوب نکته‌ای را بیان کردید. من خودم در موقع روزانه نویسی خیلی اتفاق افتاده که یاد خاطرات فراموش شده بیافتم وهمانهارا هم دردفترم می‌نویسم

    1. درود خانم نهضت عزیز💕
      سپاس که خوندید. چه‌قدر خوشحالم که این تجربه‌ی دلچسب از یادآوری خاطرات دور‌افتاده در ذهن رو شماهم داشتید.😍

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط